در نوشته قبلی از خوانندگان پرسیدم که اگز به فرض خامنه ای یا همفکرانش از شما پرسید که به دنبال چه هستید شما چه پاسخی دارید؟ تعدادی از خوانندگان لطف کرده نظر خود را گفتن. نقطه مشترک همه نظرها آزادی است.
به نظر من هدف در انجام هر کاری مهم است. اگر ندانیم که به کجا میخواهیم برسیم و بی هدف حرکت کنیم معلوم نیست که در نهایت بکجا برسیم. در هر کاری برای رسیدن به موفقیت اولین قدم تعیین هدف است. این هدف باید واضح، مشخص و عملی باشد. هدف اگر مبهم باشد یا غیر واقعی یا غیر عملی باشد، تضمینی به موفقیت و به هدف رسیدن نیست.
اگر کسی از من پرسید که چرا بدنبال تغییری و هدف تو از تغییر چیست جواب من اینست: چون برابری، برادری، آزادی نیست و هدفم برقراری اینهاست.
خواسته های زیادی را میتوان مطرح کرد ولی خواسته ها اگر زیاد شد، هدفها گم میشوند. به نظر من این 3 کلمه (برابری، برادری،آزادی) خیلی از خواسته ها را برآورده میکند و اگر این 3 خواسته اصلی برآورده شود، خواسته های دیگر را میتوان به مرور زمان حل کرد.
و اما معنای این 3 کلمه چیست؟
برابری یکی از مشکلات موجود در ایران نابرابری است. زن با مرد برابر نیست، شیعه با سنی برابر نیست، مسلمان با غیرمسلمان، … برابری یعنی برابری زن و مرد،مسلمان و غیرمسلمان،رییس جمهور و شهروند، مخالف حکومت و موافق حکومت، آخوند و غیرآخوند، مرجع تقلید و مقلد و … برابری یعنی عدالت، یعنی مهم نیست چه کاری ای یا در چه لباسی یا نژاد و مذهبی هستی، منافع و مجازات یکی است برای هر کس، حتی بالاترین مقام یک کشور. اگر برابری به معنای واقعی برقرار شود، دیگر کسی مقدس نیست دیگر کسی فراتر از قانون نیست، دیگر هر کس هر غلطی خواست نمیتواند بکند و فراتر از قانون باشد.
برادری جامعه انسانی به سمت صلح و دوستی و صفا و صمیمیت پیش میرود. دوران خشونت و جنگ تمام شده است. انسانها داناتر شده اند و اخلاق ارزشمندتر. خشونت خشونت می آورد. دوران تنبیه فرزندان برای تربیت گذشته است و دوران ترساندن مردم با اعدام و شلاق و روشهای قرون وسطی به پایان رسیده است. برادری یعنی صلح، یعنی تغییر بدون خشونت. یعنی اگر تغییر صورت گرفت، کسی اعدام نمیشود، مردم به خاک وخون کشیده نمیشوند. بسیجی هم میتواند برادر ما باشد تا زمانی که دست به اسلحه نبرده است.
(البته میتوان از واژه خواهری به جای برادری استفاده کرد ولی قافیه جور نیست 🙂 )
آزادی منظور از آزادی ، برهنگی نیست، آزادی جنسی نیست. آزادی یعنی آزادی عقیده، آزادی بیان. متاسفانه در ذهن بعضی از مردم جا انداخته شده که آزادی یعنی آزادی همجنسگرایی، یعنی آزادی جنسی و … این کوته فکرترین نوع برخورد با واژه آزادی است. آزادی که مردم میخواهند همان آزادی است که در شعارهای سال 57 بر علیه شاه داده میشد! آزادی بیان یعنی مخالف حکومت بتواند در رسانه ملی حرفش را بزند، یعنی اینکه حاکمان نتوانند هر دروغی که خواستند بگویند چون میدانند آنها فقط آزادی بیان دارند. هر چه خواستند بگویند و هیچ کس حق جواب نداشته باشد. ما به دنبال آزادی برابرهستیم. هر شهروند همان اندازه آزادی دارد که بالاترین مقام کشور دارد.آزادی عقیده هم اینست که هرکس میتواند آزادنه و بدون ترس از مجازات عقیده خود را داشته باشد و بطور خصوصی و یا در بین همکیشانش به عبادت یا بحث عقاید خود بپردازد. در حال حاضر فقط یک عقیده آزادی دارد. آن هم عقیده ای که موافق با عقیده حاکمان است، اگر حتی شیعه 12 امامی و بسیار معتقد باشید ولی مخالف عقاید حاکمان باشید آزادی ندارید. شاه با ریش مخالف بود، حاکمان اسلامی با بی ریش، شاه با حجاب مخالف بود، اینها با زنان بدون حجاب. در تغییر قبلی ما به آزادی نرسیدیم. از زندانی به زندان دیگر منتقل شدیم.
من معتقدم این 3 واژه میتواند پایه های تغییر نوین در ایران باشد. البته این 3 اصل نظری نیست که من به آن رسیده باشم بلکه اکثر کشورهای پیشرفته و آزاد کشورشان را بر اساس این 3 اصل بنا کرده اند.
نظر دهید و نظر دیگران را هم بخوانید.
پس نوشت: وقتی به این شعار فکر میکردم، اصلا اطلاع نداشتم ولی تصادفا متوجه شدم که این شعار برابری،برادری،آزادی دقیقا شعار انقلاب فرانسه بوده است! برایم خیلی جالب بود. نمیدونستم این شعار اینقدر پرمعناست!